در اجرای هر کاری آنچه از همه مهمتر به نظر میرسد، رعایت نظم است، در لغت برای نظم معانی مختلفی آوردهاند؛ به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است و در باور عامه انضباط و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی دانسته شده است.
یکی از اساسیترین سفارشات دینی اسلام نیز همین امر است و علاوه بر آیات بیشماری که در قرآن کریم در تاکید نظم آمده، زمانبندی دقیق فرائض مذهبی نظیر نماز، روزه و حج نشان دهنده اهمیت این موضوع است.
وقتی کار به اداره یک جامعه میرسد تاکید نظم به مراتب بیشتر میشود حضرت امیر -علیه السلام- که در ابتدای وصیتنامه خود پس از تقوی الهی نظم در کارها توصیه مینماید، در نامه به مالک اشتر زمانی که او را به فرمانداری مصر منصوب میکند، مینویسد: «از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده.» [نهج البلاغه نامه 53]
اما متاسفانه آنچه امروز مهمترین تفاوت رفتاری ما با جوامع پیشرفته است، همین رعایت نظم است. جلسههای اداری ما معمولا با تاخیر برگزار میشود، بیشتر از زمان مقرر به طول میانجامد، جلسات به دلیل عدم رعایت نظم به هم میخورد، کارها از فرط بینظمی بر زمین میماند یا ناقص عملی میشوند و غیره.
علاوه بر این در گزارشات ادارات دولتی گاه به عبارتی برمیخوریم که شاید در نگاه اول مثبت به نظر برسد، اما در حقیقت باز هم از بینظمی پنهان حکایت دارد که نشان از فاجعهای در سطح مدیریتی است؛ از برنامه جلوتر هستیم!!!!
یعنی چی جلوتر هستیم؟
وقتی این جمله شنیده میشود، سه حالت به ذهن متبادر میشود:
۱- آمار ارائه شده درست نیست و در این میان یا مدیر مذکور اطلاعات درستی از برنامه ندارد و یا به عمد در حال ارائه اطلاعات غلط است.
۲- برنامه از اول درست تدوین نشده که پس از گذشت یک دوره زمانی از برنامه پیشبینی شده جلوتر زدهاند.
۳- برنامههای دیگری که باید آنها هم طبق زمانبندی مشخص پیش میرفتند، به دلایل گوناگون رها شده و همه انرژی روی این کار خاص گذاشته شده و این یعنی بینظمی روی بینظمی.
یکی از مهمترین دلایل ایجاد دستگاههای نظارتی، حاکمیتی و هماهنگکننده اجرا و نظارت بر نظم در فعالیتهایی است که هر دستگاه اجرایی و خدماتی بر عهده دارد و قانونگذار بر همین قاعده اختیارات خاصی را به این دستگاهها تفویض کرده است.
البته لازمه اجرای نظم، پیشبینی درست هر کار و برنامهریزی دقیق بر مبنای واقعیات و شرایط هر کار است که پیشدرآمد آن انجام کار پژوهشی پیش از ورود به مرحله برنامهریزی و اجراست.
در جوامعی مانند کشور ما دیده میشود که یک مقام بالادست، یکباره دستوری بسیار خوب را در قالب آئیننامه یا بخشنامه یا به صورت شفاهی ابلاغ کرده و بعد میافزاید: لازم است به سرعت اجرایی شود، گاه نیز زمانهایی مانند 10 روز و یک ماه برای آن در نظر گرفته میشود.
اما وقتی به زیرساختهای لازم برای کار یا مسیر اجرای آن نگاه میکنی کاری است که حداقل چندین ماه زمان میخواهد. حاصل آن میشود که ردههای پایینتر با عجله دست به کار شده و تلاش میکنند هر طور شده در مدت زمان مقرر چیزی به نام آن کار را ارائه دهند که گاه شبیه شیر بی یال و اشکم و کوپال از آب درمیآید.
گاهی نیز که کار به مشکل میخورد زمان فوق برای یک بار یا چند بار تمدید شده و باز هم کاری از آب درمیآید که چندان با آنچه از ابتدا قرار بود انجام شود، مطابق نیست.
بیشک کارهای یک جامعه قوام نیابد و استوار نشود، مگر بر پایه نظمی دقیق و برنامهریزی شده و مسیر توسعه بیشک برای قائلین به نظم هموارتر خواهد بود. مخلص شما/ سردبیر