اپیزود اول: ینگه دنیا
بعد از حملات ۱۱ سپتامبر، تصویری منتشر شد که چند نفر در میان خرابهها مشغول برافراشتن پرچم ایالات متحده هستند. آن عکس چنان در شبکههای تلویزیونی پخش شده و خبرها چنان حول آن چرخید که به نمادی از وحدت مردم امریکا تبدیل شد.
اپیزود دوم: همین حوالی
پس از سیل ویرانگری که از روزهای ابتدایی سال جدید نقاط مختلفی از کشور را درگیر کرده، عکسهای سراسر غمزده از ویرانیها منتشر میشد، اما در این میان عکسی که روح الله خسروی روز ۱۹ فروردین از میدان روبهروی شهرداری پلدختر گرفته، حس دیگری دارد.
چندین نفر از گروههای مختلف اجتماعی، در تلاشی مشترک، مشغول برافراشتن پرچم ایران هستند، آن هم در حالی که در پس زمینه تصویر، هنوز ویرانیهای ناشی از سیل به چشم میخورد.
اپیزود سوم: رسانهها
اینکه تصویر اول آنچنان بلوایی به پا کرد و تصویر دوم در سکوت تنها توسط چند کاربر شبکههای اجتماعی به صورت محدود منتشر شد، یک نکته مهم را گوشزد میکند: کارکرد رسانه.
در اصول روزنامهنگاری بحثی وجود دارد به نام «روزنامهنگاری بحران». رسانهها و روزنامهنگاران در شرایط بحران سه وظیفه مهم را بر عهده دارند، اطلاعرسانی و آموزش عمومی در خصوص شرایط بحران و کاستن از خسارات؛ اعلام عمق فاجعه و خسارات به مسئولین؛ و از همه مهمتر مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از تشدید بحران.
به عقیده نظریهپردازان علوم ارتباطات، در شرایط بحران رسانهها وظیفه دارند علاوه بر اطلاعرسانی از میزان و عمق بحران، با کنترل افکار عمومی و اطلاعرسانی صحیح از اقدامات انجام شده سبب همدلی بین مردم و مسئولین شده و با تزریق روح امید و وحدت از شدت آسیبهای روحی ناشی از بحران بکاهند.
اصلی که متاسفانه اکثر رسانههای ما یا از این سوی بام آن افتادند یا از سوی دیگر آن.
با یک جستجوی ساده در بین خبرها آنچه بیشتر به چشم میآید رفتار دوگانه و غیر حرفهای بیشتر رسانههاست که یا آنقدر بر عمق فاجعه تاکید میکنند که سبب ترس بیشتر مردم و گسترش حس ناامیدی در جامعه میشوند و یا مطالبی منتشر میکنند که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده و مردم در رفاه کامل مشغول سیلبازی هستند.
این قبیل رفتارها اول از همه اعتماد مردم به رسانه را از بین برده و سپس بازار شایعات را داغ میکند. وقتی این اتفاقات افتاد روح امید در میان مردم کمرنگ خواهد شد و در چنین شرایطی نه میتواند رفتار مردم را پیشبینی کرد و نه امیدی به اصلاح وضعیت موجود داشت.
در جوامع جهان سومی، مدام صحبت از حمایت و کمکهای مردم و اقدامات و برنامههای مسئولین میشود در حالی که رسانه به عنوان رابط و هماهنگ کننده همه موارد فوق مورد غفلت قرار گرفته و آش و کاسه همین خواهد بود که تا کنون بوده است.
اگر بخواهیم مسیر توسعه را به سرعت طی کنیم، مهمترین عاملی که تا کنون توجه چندانی به آن نشده است، رسانه و کارکرد رسانه است. مخلص شما
سردبیر/ محمدرضا عطایی
وقتی بحث مناطق گردشگری به میان میآید، شهرستان نهاوند با دارا بودن طبیعت خاص، اماکن باستانی و سابقه تاریخی حرفهای زیادی برای گفتن دارد، تا آنجا که استاندار همدان -که سابقه ۵ سال فرمانداری نهاوند را در کارنامه دارد- در جلسه ستاد خدمات سفر استان میگوید: مردم باید بدانند که آب و هوای شمالی کشور را بدون هوای شرجی در نهاوند داریم.
اما وقتی پای زیرساختهای لازم برای جذب گردشگر و بهرهبرداری مردم شهرستان از این صنعت میافتد، حرف فرماندار نهاوند در سفر وزیر نیرو به نهاوند در ذهن تداعی میشود: ما دارای نداریم!
سال جاری شاهد دو اتفاق مهم در حوزه گردشگری شهرستان بودیم، اولی همایش ملی!!! گردشگری و دیگری برگزاری رویداد گردشگری ۲۰۱۸.
دو جریانی که در آن علاوه بر حمایتهای همه جانبه فرماندار و پیگیریهای نماینده شهرستان، بیشتر دستگاههای اجرایی شهرستان حتی آنهایی که هیچ وظیفهای در حوزه گردشگری نداشتند سنگ تمام گذاشتند. اما در نهایت از این همه تلاش و هزینههایی که از جیب مردم شده است، نه نانی برای صنعت گردشگری گرم شده و نه آبی برای گردشگران سرد!!! امام جمعه نهاوند به درستی در انتقاد از همایش گردشگری گفت: هزینهای که صرف مراسم شد را در یکی از اماکن گردشگری هزینه میکردید بهتر بود.
اگر ابتکار فرماندار در ایجاد سکوهای اتراق در سراب گاماسیاب را که دقیق و حساب شده است، کنار بگذاریم، هیچ عملی که سبب جذب گردشگر شود در سرابها انجام نشده است.
در بحث ساخت و سازها در حریم سرابها باید در نظر داشت که این اقدام بیشتر برای پارکهای دستساز کارکرد دارد تا جنگل و طبیعت بکر. مهمترین جاذبه طبیعتگردی نهاوند بکر بودن آن بود که دیگر آنرا هم از دست دادهایم. این اقدامات که متاسفانه به دلیل فقدان کارشناسی از سوی نهاد متولی گردشگری صورت میگیرد، چیزی است شبیه آن سازههای نامیمونی که سرچشمه سراب گیان را به کارگاه ساختمانی شبیه کرده تا یک جنگل زیبا و متاسفانه نه همتی برای اتمام کار بی سرانجام از سوی متولی گردشگری شهرستان به چشم میخورد نه شهامت پذیرفتن اشتباه.
در بحث صنعت طبیعتگردی اگر بخواهیم دقیق شویم تمام سازههای بشری باید از اماکن طبیعی برچیده شده و به خارج از حریم منتقل شوند.
وقتی آمار سازمان مربوطه از تعداد گردشگران، به تعداد بازدیدکنندگان محدود شده و بدون توجه به تعریف جهانی و ملی گردشگر، اعداد و ارقام کنار هم ردیف میشود، نمیتوان بیشتر از این انتظار داشت که با وجود وضعیت فعلی در خبرها بخوانیم: «حال خوب گردشگری در سرابهای نهاوند».
گردشگری چهارمین صنعت پولساز جهان محسوب میشود، اما در آن گردشگر عبارت است از فردی که حداقل یک شب در محلی اقامت کند، حال این سئوال پیش میآید که با این تعریف ما چند نفر گردشگر جذب کردهایم؟
تپه ابوذر که این روزها به همت شهردار و شورای اسلامی شهر با نام بام نهاوند در حال ساماندهی است، نمونهای بسیار عالی از ساختههای جدید بشری است که میتواند به جذب گردشگر کمک کند البته اگر در کنار تلاشهای شهرداری نهاوند، امکاناتی نیز جهت اقامت گردشگران فراهم شود.
جا دارد فرماندار نهاوند که در بحث اشتغال بسیار فعال عمل کرده در حوزه گردشگری که با توجه به ظرفیتهای موجود امکان اشتغالزایی فراوانی دارد نیز به همان قدرت وارد شود.
نماینده شهرستان نیز که مدام پیگیر جذب اعتبارات برای توسعه شهرستان است، لازم است از نتیجه اعتبارات گردشگری برای شهرستان پرسش نماید.
خواستن پاسخ این سئوالات از متولیان حوزه گردشگری میتواند گام اول و راهگشای مسیر آینده باشد:
۱- خروجی همایش گردشگری نهاوند با اعتباری بالغ بر ۵۰۰ میلیون ریال، به جز مقالاتی که بیشتر آنها از سوی اعضای هیئت داوران و هیئت اجرایی تدوین شده بود و گزارش عملکرد چه بوده است و از این همایش چه راهکاری برای توسعه صنعت گردشگری نهاوند استخراج شده است؟
۲- رویداد گردشگری ۲۰۱۸ به جز هزینههایی که برای دعوت و پذیرایی مسافران داشته، چه خروجی در جذب گردشگر و توسعه صنعت گردشگری شهرستان نهاوند داشته است؟
طبیعی است که برای جذب گردشگر باید هزینه کرد، اما هزینههایی از این دست که تنها محدود به مقطعی کوتاه بوده و فاقد خروجی مثبت است، چه لزومی دارد؟
در حالی که تنها یک ماه به نوروز و آغاز فصل مهمی از گردشگری مانده، چه اقداماتی برای جذب گردشگران نوروزی انجام شده است؟
شهرستان نهاوند متاسفانه فاقد نقشه راهنمایی گردشگری است و حتی برای معرفی موزههای فعال سطح شهر نیز اقدامی در خور صورت نگرفته و مشاهده میشود پوسترهای جاذبههای گردشگری نهاوند بدون داشتن نامی از این شهرستان در سطح ادارات نصب شده است.
برگزاری نوروزگاه از سال ۹۶ در نهاوند آغاز شده، در حالی که شهرستانهای مجاور در حال تدارک برنامههایی از این دست هستند، نهاوند با جاذبههایی به مراتب بیشتر در سکوتی باور نکردنی به سر میبرد.
در نمایشگاه بینالمللی گردشگری و صنایع وابسته که نهاوند تنها به عنوان بازدیدکننده در آن حضور داشت، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری از احتمال قوی پایتختی همدان برای طبیعتگردی آسیا در سال ۲۰۲۰ خبر داد و استاندار همدان نیز اعلام کرد: همدان در سال گذشته میلادی عنوان پایتخت گردشگری آسیا را داشت، ما تلاش میکنیم این عنوان را از دست ندهیم. با این تفاسیر نهاوند به عنوان نگین طبیعتگردی غرب کشور نباید تدابیری ویژه برای توسعه صنعت گردشگری داشته باشد؟
بر طبق آمار جذب هر ده نفر گردشگر برابر است با ایجاد یک شغل و این یعنی شهرستانی با جاذبههای گردشگری نهاوند باید پذیرای افراد جویای کار زیادی باشد نه اینکه از بیکاری رنج ببرد. حالا آمارها و گزارش عملکردها هر چه میخواهند بگویند، وقتی اینگونه نیست یعنی حال گردشگری نهاوند وخیم است...مخلص شما/سردبیر