باید خشونت را مهار کرد

باید خشونت را مهار کرد

اخبار این روزها پر شده از اتفاقاتی که وقتی می‌شنوی یا می‌خوانی دلت به درد می‌آید از این حجم خشونتی که در بین جامعه رواج یافته و در دو حالت از سوی شخص نسبت به دیگران یا خودش ابراز و اعمال می‌شود.

در تعریف هرگونه رفتاری که با هدف وارد نمودن آسیب به یک یا بیش از یک پدیده صورت گیرد خشونت نام می‌گیرد. اعمال رفتار خشونت‌آمیز می‌تواند در سطح آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد.

جامعه ایران به عنوان یک جامعه مذهبی و اخلاق‌مدار به طور کلی باید در زمره کشورهایی قرار گیرد که سطح اعمال خشونت در آن بسیار کم باشد؛ اما حجم خشونت‌های اتفاق افتاده خلاف این قاعده کلی به نظر می‌رسد.

درگیری‌های خیابانی، خشونت‌های خانوادگی، نزاع، زد و خورد و از همه بحرانی‌تر گسترش خودکشی در نسل جوان ایرانی، زنگ خطری جدی برای برنامه‌ریزان اجتماعی خواهد بود؛ که باید هر چه سریعتر به راهکارهایی برای مهار آن اندیشید، پیش از آنکه این نوع رفتار به الگوی غالب تبدیل شود.

یکی از نقاط ضعف این مسئله، پنهان‌کاری‌های متعددی است که از سوی نهادهای مختلف اجتماعی از خانواده گرفته تا نهادهای انتظامی و امنیتی صورت می‌گیرد. خانواده‌ها به طور معمول در پوشش حفظ آبرو از اعلام و پیگیری این قبیل موارد تن می‌زنند و دستگاه‌های دولتی نیز با تصور ایجاد امنیت روانی معمولا  چنین مواردی را در آمار و اطلاعات عمومی خود مطرح نکرده و تنها در بولتن‌های داخلی خود به بررسی آن می‌پردازند؛ این سبب می‌شود حجم اخبار منتشر شده تنها قله کوه یخ بحرانی باشند که در بطن جامعه در حال اتفاق است. بحرانی که مردم خود آنرا احساس کرده و چون اطلاعات و پیگیری را در اخبار رسمی نمی‌بینند، گمان می‌کنند دستگاه‌های مربوطه به آن بی‌اهمیت بوده و خود باید فکری برای امنیت کنند.

همین سبب شده با وجود قانون منع حمل سلاح سرد و مجازات سنگینی که قانون‌گذار برای آن پیش‌بینی کرده، تعداد قابل توجهی از جوانان مبادرت به این امر نمایند؛ که این خود آغازی است بر ایجاد درگیری‌های خونین.

بعد دیگر موضوع، فرهنگی است؛ باید پرسید که چقدر از فضای آموزشی ما به کنترل خشم اختصاص داده شده است؟ برنامه‌سازان ما چقدر در آموزش این مهم به جوانان تلاش کرده‌‌اند؟ نقش روحانیت و فعالیت‌های مذهبی در آموزش خویشتن‌داری چقدر است؟

متاسفانه می‌توان گفت به این موضوع چنان که باید و شاید پرداخته نشده و جوانان در این میان تنها رها شده‌اند.

از سوی دیگر مراجعه به روان‌شناس برای کنترل بحران‌های درونی، هنوز در جامعه ما دارای قبحی است که مانع از کمک گرفتن از این عنصر کنترل‌کننده می‌شود.

رفتارهای خشونت‌آمیز گاه به دلایل مختلف تبدیل به خود‌آزاری و حتی خودکشی می‌شود که این خود داستان غم‌انگیز دیگری است که جوانی به آن روی آورد.

به هر حال خشونت جزئی از جامعه بشری است و از ابتدای تشکیل جوامع بشری همواره وجود داشته و خواهد داشت، اما لازم است برای مهار آن فکری اندیشید.مخلص شما/سردبیر


روزی برای چشم دل

روزی برای چشم دل

به مناسبت ۱۵ اکتبر روزجهانی عصای سپید


چشم می گشایی بر حریم خلوت پروانه ها؛ با بال هایی سفید که عصای دستانت شده اند.

چشم می گشایی بر آبی آسمان؛ با دریایی از نور که دلت را چراغانی کرده است.

چشم می گشایی در حضور همیشه سبز معبود؛ با سجاده ای از عشق که بر پیشانی ات، مُهر تسلیم و بندگی زده است.

چشم می گشایی به روی این همه زیبایی بی حد آسمانی و با نور جانت، لطافت خداوند را در گلبرگ های سفید یاس و نسترن و اقاقی، لمس می کنی.

تو به روی سبزی درختان، سرخی گل ها، آبی دریا، طراوت باران و ترنم همیشه جاری آب ها، چشم دل می گشایی و امید و بودن را ترجمه می کنی.


برای شما فرزانه ای می نویسم که تپیدن قلب زندگی و زدن نبض طبیعت را احساس می کنید، شما فرهیخته ای که در زلال شعور و صفای فطرت خدایی ، جلال و جمالِ جهاندار جان آفرین را می نگرید، برای شما بر جسته ای می نویسم که می توانید با چشم لامسه خود با همه کس و همه چیز سخن بگویید.

برای شما متعهدی می نویسم  که با بهره گیری از سرچشمه ی زلال معارف و وظیفه شناسی ، قدرت و نعمت الهی را به تماشای تامل و تفکر همگان دعوت می نمایید.

عصای سفید چونان پرچمی است که به نشان استقلال در دست روشن دلان به حرکت در می آید و آینه ای است که قدرت و نعمت خدایی را به تماشای تأمل و تفکر دیگران می گذارد. این روز بر تمامی روشن دلان عزیز ایران 

زمین مبارک.

گر نباشد چشم ظاهر عیب نیست

در نبود چشم دل باید گریست


دو تن از برجسته‌ترین محققین‌ آمریکایی به نام‌های دکتر ناول‌ پری، ریاضیدان و دکتر جاکوپس تن ‌بروک، حقوقدان توانستند قانونی‌ را در پانزدهمین روز از ماه اکتبر به عنوان قانون عصای سفید به تصویب برسانند به همین مناسبت این روز را به عنوان روز جهانی نابینایان نامگذاری کردند. در این قانون کلیه حقوق اجتماعی فرد نابینا به عنوان عضوی از یک جامعه متمدن انعکاس یافته است.

 

نابینایان حق استفاده از کلیه امکانات رفاهی معمول در جامعه را دارند. آنان حق دارند از پیاده روها، خیابان‌ها، بزرگراه‌ها و وسایل حمل و نقل همگانی مانند هواپیما، قطار، اتوبوس، اتومبیل، کشتی، هتل، اماکن عمومی، مراکز تفریحی و مذهبی استفاده کنند. اگر در بعضی اوقات، محدودیتی برای استفاده از این تسهیلات و اماکن وجود داشته باشد باید فراگیر همه افراد جامعه باشد و اگر شخص یا سازمانی فقط برای نابینایان در استفاده از تسهیلات همگانی، محدودیت ایجاد کند یا حقوق نابینایان عاقل و بالغ را نادیده بگیرد، مجرم شناخته می‌شود.

 مناسب سازی پیاده روها یکی از مهمترین برنامه های حمایتی برای صاحبان عصای سفید است که در برخی مسیرها اجرا شده، اما تا اجرای کامل آن فاصله بسیاری داریم. 

رانندگان وسایل نقلیه موظف به مراعات کامل نابینایانی که هنگام عبور و مرور از عصای سفید استفاده می‌کنند، هستند.

دولت موظف است که نابینایان را به مشارکت در امور دولتی تشویق کند تا آنان به کار مشغول شوند.

مسئولان دولتی همه ساله باید روز ۱۵ اکتبر را به عنوان بزرگداشت نابینایان و قانون عصای سفید، به نحوی شایسته ارج نهند و از مردم بخواهند که رفتار معقولانه‌ای با نابینایان داشته باشند و گام‌های صمیمانه و موثری برای آنان بردارند.

ایران سفید، نام اولین روزنامه ویژه نابینایان به خط بریل در ایران است که ابتدا متعلق به خبرگزاری جمهوری اسلامی  و ایرنا بود و اکنون صاحب امتیاز آن موسسه مطبوعاتی ایران و مدیر مسئول آن سهیل معینی است، این روزنامه نخستین روزنامه به خط بریل در جهان محسوب می شود.


شیما حیدری-مدیرمسئول